جدول جو
جدول جو

معنی مزاحم شدن - جستجوی لغت در جدول جو

مزاحم شدن
درد سر دادن زحمت دادن رنج رسانیدن
تصویری از مزاحم شدن
تصویر مزاحم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
مزاحم شدن
دردسر دادن
تصویری از مزاحم شدن
تصویر مزاحم شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
مزاحم شدن
زحمت دادن، مصدع شدن، موجبات زحمت فراهم کردن، زحمت افزا شدن، اذیت کردن، دردسر دادن، مایه زحمت شدن، تصدیع دادن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

درد کشیدن دردمند شدن درد کشیدن دردمند شدن: خاطر عاطر حضرت صاحبقران از حدوث آن واقعه بغایت متالم شد
فرهنگ لغت هوشیار
همواره نزد کسی بودن، همیشه در جایی مقیم بودن، همراه بودن، نوکر شدن، مواظب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
غمگین شدن، ناراحت شدن، دل گیر شدن، دردمند شدن، متاثر شدن، متاسف شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نرم خو شدن، مهربان شدن، معتدل شدن، خلیق شدن، سازگار شدن، آهسته شدن، کند شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جایز شدن، روا شدن، حلال شدن
متضاد: مکروه بودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد